غبطه می خورم

به لبخند زدنش.

به خندیدنش.

وقتی که نگاهش می کنم حس می کنم آنچه از قلبش می جوشد

آنچه که در چشمانش موج می زند

الان است که خنده اش را بدل به بندنیامدنی ترین گریه ها کند.

اما

باز هم می خندد.

باز هم لبخند می زند.

 

 

 

پ.ن: به خنده های تلخ، به اینطوری بودن هم می شود غبطه خورد.

 

 

 

اندر پیچ و خم اشتباهات آدمیزادی

وزنه‌های آویزان بر جان

و این تکه پاره های ایمان به جا مانده و نمانده...

  ,خنده ,هم ,آنچه ,زند ,کنم ,    ,می زند ,باز هم ,می کنم ,هم لبخند

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران